مهتاب مهتاب ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات پرنسس خوشگلم

بدون شرح......

1391/11/1 13:25
666 بازدید
اشتراک گذاری

اول از همه میخوام از دوستای گلی که میومدن وبرا وبلاگ مهتاب

 

 

نظرمیدادن عذرخواهی کنم که چرا نظرات

 

 

وبلاگ رو بستم آخه یه الاغ فوق العاده زشت وبدترکیب وفوق العاده

 

دروغ گو و روانی به تمام عیار هی میومد

 

 

ار ار می کرد صداش آزار دهنده بود برا همین نظرات رو بستم که دیگه

 

نتونه بیاد ار ار کنه.

 

www.smilehaa.org

 

 

درضمن.............

 

يک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد.
الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت .
ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد.
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود،
ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید.
هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد.
ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد ، که استراحت کند.
در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد .
وقتی که دوباره به پشت بام رفت ، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود.
به ناچار خودش برگشت پایین .
بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده،
بالاخره الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد .
و ملا نصر الدین گفت:
لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خر به جایگاه رفیع  برسد
هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد!!!


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)